واقعا نمیدونم اینی که میخوام بگم جوکه یانه... شنبه یه امتحان داشتم ساعت 10 یکشنبه دوتا ودوشنبه زبان تخصصی داشتم تمام شب بیدار موندم خوندم منم معدل الف... صب ساعت 10رفتم دانشگاه چندتا از پسرای همکلاسی رو دیدم دارن میان بیرون یه پشت چشم نازک کردم وتودلم گفتم واقعا چه چقد بی ملاحظه 10 دقیقه دیگه جلسه شروع میشه... رفتم جلوتر دیدم دوتا از دخترا سوار اتوبوس میشن... فقط یه چیز اومد به ذهنم... گفتم نکنه امتحان ساعت 8بوده ومن ....اخ اخ...بچه مطمئنم همتون یه بارو خواب دیدین که از امتحان جا موندید... اما من واقعا.... قلبم ریخت.... بچه برگشتو بگین وقتی اومدم خونه... مامانم گفت چه زود اومدی گفتم مامان !!!!!!!!!!!!!!خدا نکنه هیچ بنده ی خدای حتی خواب ببینه جا مونده از امتحان.. میدونی زور از چی داره وقتی تو اتوبوس بودم داشتم لغت حفظ میکردم اونوقت یکی نبود بگه عزیزم دیگه لازم نیست بخونی........
استاد : میخوام یه کتاب برنامه نویسی بنویسم . میخواستم کد های کتاب رو برام
بنویسی .
من : چشم استاد :-)
یک هفته بعد کد ها رو بردم تحویل بدم
...
استاد : شکل های کتاب رو میتونی درست کنی ؟
من : بله استاد ! :-)
یک
هفته بعد شکل ها رو بردم...
استاد : انشات چطوره ؟!
من : بد نیست استاد
!
استاد : یه فصل برام بنویس بیار ببینم چطور مینویسی!
یک هفته بعد
...
استاد : افرین خیلی عالیه شروع کن به نوشتن فصل بعدی...
1 ماه بعد کتاب
رو کامل کردم بردم دادم بهش...
استاد : مرسی... میخونم نظرم رو میگم.
یک ماه
بعد تو کتاب فروشی ...
کتاب برنامه نویسی به زبان سی نوشته (استاد گرامم!) منم
اون وسط نقش پشم داشتم کلا!
یعنی من موندم این استاد من چرا مونده تو ایران!
حیفه بخدا... پژوهشگر ... خلاق... فعال!
از کسایی که دستشون به جیبشون میرسه
خواهشمندم یه کار کنن ایشون رو بفرستیم خارج اینجا از بین میره ! :-|
روزگاری دانشگاه را " مکان مقدس " میدانستند ...
اما این روزها ...
برای
بعضی تنها " مکان " است ....
و برای بعضی تنها " مقدس " ...
و چه مظلوم است "
دانش " در " دانش" گاه !
این روزها هیشکی درس نمیخواند !
شما چطور !؟
تقلب چیست !؟
۱ – یک روش غیر اصولی و ناجوانمردانه برای نتیجه گرفتن در
امتحان !
۲ – تنها روش اصولی و مبتنی بر عقل برای نتیجه گرفتن در امتحان !
الا یا ایها ممتحنون / چرا هستید نگرون؟
بشینید و بخوانید و بدانید / که
امتحان فردا هست آسون !
حالا وقت برای درس خوندن داریم ، کووو تا فردا
زمزمه های شیطانی شب امتحان
!
شمارو نمیدونم ولی بنظر من تابستون خیلی زود گذشت
این روزای آخر خیلی
وحشتناک
آخه دوباره باید ب فکر شهریه دانشگاه کلاسای درس اجاره خونه
تازه
بدتر از همه غذاهای دانشجویی باشم
قبلانا میگفتن نیمرو و نون و ماس غذای
دانشجوئیه
ولی الان شده غذای سلطنتی
ما هم ک بلد نیستیم غذای دیگه درست
کنیم
باید از گرسنگی بمیریم